زمانيكه علامه اميني به ايران آمده بود, در ديدار با نواب گفت: «من حيفم مي آيد كه شما ايران بمانيد, شما را مي كشند. بياييد برويم نجف درس بخوانيد. با استعدادي كه داريد پيشرفت مي كنيد و مرجع مي شويد. آن وقت اقدام كنيد. هزينه رفتن به نجف با من.» نواب نگاهي به استاد گرانقدرش انداخت و گفت: [«اسلام سرباز و درسخوان دارد؛ مبارز ندارد, ما ميخواهيم مبارز شويم. »] علامه اميني چشمهايش پر از اشك شد و از اتاق بيرون رفت.

منبع: کتاب شبنم سرخ و سفير سحر


کشکول عناوین مذهبي ، فرهنگي وی نواب ,اميني ,علامه ,علامه اميني منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گروه تولیدی و فروشگاه ماه الکتریک بنگ بنگ ارایشی پک فروشگاه رانینگ یوگومارکت EXP 5000 فروش فلزیاب | 09100061386 صنعت خودرو ❤وبلاگ رسمی مجید فروزان دانشجوی روانشناسی و مشاوره دانشگاه پیام نور منجیل❤